حدیث سلسله الذهب یكى از احادیث قابل تامل شیعه است. توده هاى مردم با این حدیث احساسات و عواطف خود را نسبت به امام مورد علاقه اشان نیرو مى بخشند و از آن معنا و مفهوم طبیعى و عارفانه دوست داشتن و محبت ورزیدن آزاد و بدون هراس نسبت به مقسین و مقدسات و امامان خود را برداشت مى كنند .
ولى در دنیاى شریعت حاكم و سیاستى كه عمیقا با مذهب آمیخته است این حدیث انعكاس و معنا و مفهوم دیگرى دارد كه از دنیاى باورهاى شخصى راه به جامعه و سیاست مى برد و مسلمان شیعه را در زیر سیطره قدرت ولایتمداران قرار مى دهد و از جمله قید و بند ماجراى ولایت فقیه را در اذهان سفت مى كند. ماجرائى كه تا روزگار ما هم ادامه دارد. به باور شارحان و مفسران این حدیث كلمة لا اله الا الله، اقرار به آن و عمل نمودن به آن، موجب سعادت است. كلمه لا اله الا الله، در حقیقت همان معنا و مفهوم ریشه اى قرآن است، معنا و مفهوم همان كتابی است كه مایة سعادت جامعه بشری در سراسر تاریخ و تا پایان جهان است ولی از نظر شارحان، كلمة لا اله الا الله منهای ولایت، ناقص و بلكه هیچ است. آنان بحثهاى مفصلى در این زمینه دارند و كتابهاى فراوانى در این مورد و وصل موضوع مهم ولایت به مفهوم اصلى اسلام یعنى لا اله الا الله قلمى كردهاند و آن را به سر منزلى كه على ابن ابیطالب به ولایت منصوب شد رهنمون شده اند. اعتقاد عمومى فقها این است كه: پروردگار وقتی على ابن ابیطالب را به ولایت منصوب نمود آیه اكمال را فرو فرستاد:
الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی و رضیت لكم الاسلام دینا؛
در این روز كامل نمودم برای شما دین شما را و اتمام نمودم برای شما نعمت خود را و راضی شدم كه اسلام ـ توأم با ولایت ـ دین شما باشد. آنان توضیح مى دهند كه قبل از نصب امیرالمؤمنین به ولایت، آیه تبلیغ به پیامبر چنین خطاب می كند:
"یا ایها الرسول بلغ ما أنزل الیك من ربك وان لم تفعل فما بلغت رسالته
؛ای پیامبر آنچه به تو نازل شد ـ نصب امیرالمؤمنین به ولایت ـ به مردم بگو اگر تبلیغ نكنی، رسالت خود را نرسانیده ای .
بنا بر بسیارى تفسیرها ماجراى حدیث سلسله الذهب امام رضا با تاكید روى جملة شرطها و شروطها همان آیه اكمال و آیه تبلیغ را یادآوری می كند و مى گوید: شرط اساسی كلمة لا اله الا الله پذیرش ولایت و رهبرى امام و در پى آن فقیه است و بدون پذیرش ولایت اساسا زنده بودن و مسلمانى و رستگارى اخروى شما زیر علامت سئوال است.
نظرات شما عزیزان: